صادق رباني* برگزاري اجلاس كشورهاي عضو شوراي همكاري خليجفارس براي بررسي استفاده صلحآميز از انرژي هستهاي، به منظور تنوعبخشي به منابع انرژي آن كشورها، درست همان استدلالي است كه رژيم شاه در ايران براي تاسيس نيروگاههاي هستهاي مطرح ميكرد. همان زمانها كارشناسان انرژي اين پرسش را در مورد اقدام ايران مطرح ميكردند كه با وجود منابع عظيم نفتي در ايران، چه نيازي به ساخت نيروگاههاي هستهاي هست؟ اكنون پاسخ كشورهاي عضو شوراي همكاري خليجفارس هم ميتواند همان دلايل رژيم گذشته ايران مبني بر پيشبيني اتمام منابع نفتي و جايگزين كردن نفت با ساير منابع انرژي، استفاده از فنون هستهاي و ساير فنون پيشرفته هستهاي باشد. آن زمانها استدلال ميشد كه استفاده از انرژي هستهاي موجب خواهد شد تا به جاي سوختن نفت آن را به فرآوردههاي با ارزشتر «پتروشيميايي» تبديل كرد. بررسي دقيق و بيطرفانه صحت استدلالها به فرصت بيشتري نيازمند است و بايد منتظر نتايج تصميمگيريها در اين اجلاس مذكور ماند. به طور مختصر ميتوان گفت اگر اين كشورها با استدلال رژيم گذشته ايران وارد باشگاه دارندگان انرژي هستهاي ميشوند؛ بايد قدري تامل كنند. آنها تفاوتهاي ميان ايران پس از انقلاب و پيش از انقلاب را بايد در نظر داشته باشند، زيرا ايران پس از انقلاب با حجم عظيمي از سرمايهگذاريهاي انجام شده قبل از انقلاب مواجه بود و نميتوانست تاسيسات نيمهكاره گذشته را بلااستفاده رها كند. تكميل نيروگاه نيمهتمام بوشهر يا تكميل و استفاده از تاسيسات چرخه سوخت هستهاي و به كارگيري نيروي انساني تربيتشده موجود در ايران از قبل از انقلاب، به وسواس كمتري نيازمند است تا آغاز يك سرمايهگذاري عظيم براي ساخت نيروگاههاي هستهاي به بهانه استفاده بهينه از نفت. رژيم گذشته ايران هم توجيه مستدل و قابل قبولي براي ساخت نيروگاههاي هستهاي به منظور استفاده بهينه از منابع نفتي در مصارف پتروشيميايي نداشت زيرا كشورهاي نفتي پرداخت هزينه ساخت نيروگاههاي هستهاي را با صدور نفت خود تامين ميكنند. بهعلاوه هزينه توليد انرژي هستهاي، به ويژه در كشورهاي غيرصنعتي، بسيار بالاتر از استفاده از سوخت فسيلي است. يعني با پرداخت هزينههاي تاسيس نيروگاههاي هستهاي از طريق صدور نفت، مقدار نفت بيشتري از اين كشورها صادر خواهد شد. به بيان ديگر ميزان نفت صادراتي براي خريد نيروگاه هستهاي، انرژي بيشتري در نيروگاههاي فسيلي توليد خواهد كرد. اصولا حتي در كشورهاي صنعتي، هزينههاي توليد انرژي هستهاي و فسيلي در رقابت نزديك با يكديگر هستند با اين تفاوت كه كشورهاي صنعتي براي گريز از وابستگي به نفت از انرژي هستهاي استفاده ميكنند. در حالي كه استفاده از انرژي هستهاي در كشورهاي صادركننده نفت حوزه خليجفارس، آن كشورها را به كشورهاي صنعتي وابستهتر ميكند. جالب توجه است كه هجمههاي كشورهاي غربي عليه برنامه هستهاي ايران، مبتني بر غيراقتصادي بودن سرمايهگذاري ايران در زمينه انرژي هستهاي است. البته يكي از دلايل غيراقتصادي بودن انرژي هستهاي در ايران، وابستگي ايران به سوخت هستهاي بوده كه ايران را ناگزير از سرمايهگذاري در زمينه غنيسازي اورانيوم كرده است. به نظر ميرسد با توجه به تجربه ايران در تاسيس نيروگاههاي هستهاي، كشورهاي عضو شوراي همكاري خليجفارس دلايل ديگري براي روي آوردن به انرژي هستهاي بايد داشته باشند. *قائممقام پيشين سازمان انرژي اتمي
نظرات